خلاصه داستان : ملیسا با همسر معلولش ریچ، که هنگام کار دچار حادثه و برای همیشه ویلچرنشین شده، زندگی می کند. آن ها زندگی سختی را می گذرانند. ملیسا در سوپرمارکتی کار می کند که صاحبش مرد هوس باز و بی رحمی ست و در حالیکه می داند ملیسا حامله است اما او را برای شیفت شبِ فروشگاه در نظر می گیرد. از سویی دیگر، جاستین، معشوقه ی قبلی ملیسا هم گهگاه مزاحم او می شود و این اتفاقات، زندگی را برای ملیسا سخت و سخت تر می کند...

خلاصه داستان : زمانی که یک پسر نوجوان در شب کریسمس نیاز به پیوند قلب دارد، خانواده اش و همسایه 40 ساله شان اطراف خانه را چراغ‌بانی می کنند تا او را خوشحال کنند...

خلاصه داستان : بن (گری اولدمن) وکیلی است که مدافع شخصی می باشد که به جرم قتل شناخته شده. اما پس از پیروز شدن در دادگاه، طولی نمی‌کشد که متوجه می شود قاتل گناهکار است...

خلاصه داستان : "دنی" چهارده ساله به همراه خواهر بزرگتر و پدر و مادرش زندگی می کند. پدر او بیشتر دوست داشت فرزند پسر داشته باشد و زیاد از دخترانش راضی نیست. وقتی "کورت فاستر" هفده ساله به همراه مادر و دو برادر خود به همسایگی آنها نقل مکان می کنند زندگی برای "دنی" شیرین‌تر می شود...

خلاصه داستان : سه داستان همزمان از سه خانواده مختلف در سه شهر مختلف از شمال کالیفرنیا...

خلاصه داستان : یک خبرنگار به خانه ایی در آتلانتیک می رود تا اتفاقات ماروا طبیعی را مشاهده کند،اما توسط شیاطین محاصره می شود و راه خروجی از خانه ندارد که ...

خلاصه داستان : "مک اسلج" خواننده سابق و الکلی موسیقی کانتری با بیوه جوانی و پسر او دوست می شود. این رابطه الهام بخش او برای آغاز دوباره دوران حرفه اش می شود...

خلاصه داستان :داستان فیلم درباره معاون کلانتر شهری در لویزیانا است که باید مسئله قتل یکی از وکلای شهر را حل کند؛ وکیلی که در برابر کسانی که قصد داشتند اهالی روستایی را به خاطر کشیدن ریل قطار از خانه هایشان بیرون کنند، ایستادگی می کرد ...